به نام او 

 




         // گر چه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست 

             دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست


              حاصل خیره در آیینه شدنها آیا              

            دو برابر شدن غصهٔ تنهایی نیست؟! //


                                                                      « فاضل نظری»






درست یادم نمی آید چند ماه پیش بود که باران می آمد 

 باران می آمد و مردم فرار می کردند از باران فرار می کردند یا از خیس شدن.....

سه نفر بودیم یادت می آید می خندیدند به ما و ما خوش بودیم و عادت داشتیم به حرفهای مردم به خیس شدن

یادت می آید ما و روزی که برنمی گردد



از جنس همان باران امروز برف بارید ......





و اما شعر.....






حروف سرگیجه می گیرند و

 سربه سر من می گذارند

 یادم نمی آید اول اسمش کدام حرف بود

 « الف »

  « ب »

 « پ »

 « ت » ...

 کدام حرف؟

 ما کودکان نفهمی بودیم که

 الفبا را به بازی  گرفتیم



.............................................................





از همه کس عقب ماندم

حتی

از لاک پشتی که

با من به سطرهای این شعر

اعزام می شود

همه ی راه ها پشت سر من حرف می زنند و

قدمهایم در اولین ایست بازرسی

لو می روند

اینجا هیچ کس شبیه من نیست

شبیه کسی که

اراده اش را به واژ ها قرض می دهد

تا دور این شعر

سیم خاردار بکشند و

من انگشتهایم را

روی هجای هر کلمه جا بگذارم

باید

تا وسط این سطرها کلاغ پر نرفته ام برگردم

کلمات دارند اسیرم می کنند 

 

 





نظرات 108 + ارسال نظر

ماهنامه ادبی حوا:

علاقه مندان جهت همکاری می توانند آثار خود را تا 20 ام هر ماه به آدرس پست مجازی حوا ارسال کنند:


جهت ارسال آثار خود از پست مجازی زیر استفاده کنید:

info@havvamag.com

سردبیر: زینب برزگرماهر soli_poems@yahoo.com

مدیر مسئول: غلامرضا رضایی اصل .rezadelman@gmail.com

مسئول بخش ارتباطات: سمیه رضایی اصل . somimail4000@gmail.com

شماره ی مسئول ارتباطات:09385895477

بدرود


دعوتید به:

و ما چند جنازه بودیم در ایستگاهی بی کفن

با خاطراتی که قولنج می شد در کمر

بادِ سال ها پیش

میترا 1390/12/03 ساعت 21:09 http://mzareinia.blogfa.com

کلمات سال هاست اسیرم کرده اند
هجاها به بازی می گیرند مرا و دلتنگی هایم را


به روزم

سلام بعد از مدتها غیبت بخاطر آزمون دکتری مجالی برای زیارت و خوانش آثار دوستان بنده نوازم پیدا کردم خوشحالم که از شما خواندم زیبا و سرشار و پوزش میخواهم که دیر خدمت رسیدم در ضمن
به روز هستم در انتظار قدوم پر مهرتان
مانا باشید

محسن جعفری 1390/12/05 ساعت 22:26

شعری تازه دارم.
بیایید ،
تنهایم را پر کنید.

پویا خوشنویس 1390/12/06 ساعت 14:40

سلام .از نوشته هایتان بهره بردم .
من وب ندام اما وب استاد مو معرفی میکنم
http://blog.ygoodarzi.com/

تصویر های زیبایی داشت. برقرار باشید.

ایگونا 1390/12/09 ساعت 07:11 http://egona.blogfa.com

گلادیوس باید اشک های آخرش را لامبادو میرقصید
عمریست که تمام آیینه ها میشکنند و زنگ میزند چهار چوب دری که کوبه ندارد
در خود نباید گریست بل سکوت باید کرد تمام گریه ها را تا تورم هزار ساله ی لب هایش به صلیب هم آغوشی کشیده شود
یادت هست زیر درخت بید مجنون سرما ملک بازی میکردیم
به جنون میکشیدم برفها را با خون دماغی به رنگ گیلاسم
لامبادو میرقصیدیم روی تمام شربت های دلم
چقدر سرخ شده بود آدم برفی مان با شالگردنی دراز به رنگ موهایت
و پیراهن قهوه ای یم که لخته شده بود مرا
و تو چه آرام بزرگ میشدی برای من
من که گوساله بودم که هزار ساله شدم...

حوا 1390/12/11 ساعت 19:14 http://monshain.blogfa.com

سلام منور جان , نیستی !!

سلام دوست بزرگوارم/ با افتخار خواندم ونهایت استفاده بردم/با یک شعرسپید در انجمن مجازی1بروزم ومنتظر نقد ونظر شما هنرمند گرانقدر[گل][گل]

سلام بزرگوار/عرض ادب/بارها با دقت آثارتون رو خوندم واستفاده بردم/من هم با شعر اوپک در وبلاگ انجمن مجازی شاعران ایران-1ب روزم ومنتظر نگاه منتقد گرای شما دوست بزرگوار

همنفس
با تغزل ستاره ها
خلوت خیالی من و تو
پا گرفته است...

"محمد رضا ترکی"
درود بااحترام دعوتید

سلام
بااحترام دعوتید به خوانش و نقد
منتظر حضورت هستم

سلام عزیز
پیشاپیش سال جدیدت مبارک

با غزلی برفی و یک خبر بروز هستم

حضورت باعث دلگرمیست
سبز بمان[گل]

سلاملار!

وبلاگیم بیر شعریله یئنی دیر و یولونوزو گؤزله ییر!


[گل]

هر دو شعرت را خواندم
شعریت شعر دوم بیشتر است
فضای خوبی دارد و تصویرهای نابی در آن طلوع می کنند
...
مهربان به روزم
سلام

سارا 1390/12/27 ساعت 19:07 http://www.sarasbn.blogfa.com

درود

لحظه به لحظه نزدیک و نزدیکتر میشیم به آغار سالی نو..

پیشاپیش به تک تک دوستای وبلاگیم سال نو رو تبریک میگم و سالی سبز و سرشار از موفقیت رو براتون آرزو میکنم ..

تفدیم شما [گل]

سلام دوست من
دعوتی به خوانش ونقد پاییز دل
ممنون حضورتان

محسن جعفری 1391/01/01 ساعت 03:33

زمستان رفته است.
یک سین دیگر میخواهم
تا سفره ام سلامت باشد.
بهار آمده،
من آدم برفی هایم را
تا زمستان بعدی
درون یخچال خانه ام میگذارم.

- محسن جعفری-

dream girl 1391/01/04 ساعت 12:21 http://www.raso7.blogfa.com

سلام خوبی؟عید مبارک

محسن جعفری 1391/01/05 ساعت 19:51

با سه شعر کوتاه آمده ام وعکسی از دو هم ذات.
مهربان بمانید.


این سال هم مبارک شما

دعوتید به:

چهار قرار عاشقانه

چهار جنایت است وقتی تلفن زنگ می خورد

کسی برنمی دارد

نیمه ی شب را از گلوم

سلام دوست من
بروزم با غزلی از دایی خویش
منتظر حضورسبز شما

سیروس 1391/01/10 ساعت 12:58 http://yasaqsozlar.logfa.com

سلام لار

یئنی ایللیز قوتلو،سئودیگیز آنلاری یاشیاسیز

یاساق سؤزلریم یولونوزو گؤزله یر

سلام دوست عزیزم
بعد از مدتهای مدید"آرمود" به روز شد
منتظر نظرتون هستم

همیشه خواب تو را می بینم
کشتی که لنگر میگیرد،
از چشم های ملوانان
پا به اسکله می گذاری
با چمدانی از نور و مروارید
همیشه خواب تو را می بینم
در بیداری
وهمیشه هم
تو را میان مسافران گم می کنم

"رسول یونان"

درود
روزگارانت بخیر
دعوتی

عابر 1391/01/21 ساعت 17:07 http://vazheneshin1.blogfa.com

خیلی زیبا بود

سلام خواندمت
بیا که بروزم
آمدنت را نفس میکشم

منور مهراجی عزیز
با دو شعرآمده ام.
منتظرم تا مهربان بمانی .

سلام
با یک سپید به روزم و منتظر نگاه سبزتون[گل]

سلام
با یک سپید به روزم و منتظر نگاه سبزتون[گل]

در ابتدای بیست و نُه سالگی، پس از سفر طولانی نوروز، با آرزوی یازده ماه سلامتی و شادی برای شما بازگشته‌ام. امیدوارم بتوانم «چای تلخ» را از این به‌بعد، هر دو هفته یک‌بار، جمعه‌ها به‌روز کنم و شما را نیز بیشتر و بهتر بخوانم. برقرار و مانا باشید.

با احترام و دوستی
پژمان الماسی‌نیا

سلام

خسته نباشید

با احترام دعوتید

در فنجان قهوه من آتشفشانی است
که تو فوتش خواهی کرد ...

سلام
"خدا را به اسم کوچک صدا بزن" با خبر چاپ کتاب جدیدم و خوانشی بر چند شعر از این کتاب به روز شد
با احترام دعوتید...

سلام
خواندم و لذت بردم
با یک چهارپاره و تضمینی از خانم صفائی منتظر
قدوم محبت آمیز شما هستم
بدرود

سلام باران بلوچ بازهم حرف زد
دعوتی به خوانش ونقد حرفهایش

سلام عزیز !
بروزم با..

سلام منور جان
اعتراف می کنم فقط یک دور شعرتون رو خوندم در برخورد اول می تونم بگم شعر خوبی بود.
اینکه یک بار شعر رو خوندم به دلیل فاصله گرفتن چند ماهه از وبلاگ نویسی و ازدیاد دعوت هاست و مجال جواب دادن به اونها...
در همین یکبار خواندن تنها چیزی که بنده رو اذیت کرد نوع برخورد با افعال بود.
در سطر ابتدایی شعر می گید‌:
از همه کس عقب [ماندم]
بعد فعل بازگو کننده ی وضعیت کنونی باشه نوید دهنده ی آینده ای نا معلوم می شه:
حتی/از لاک پشتی که/با من به سطر های این شعر/ اعزام [می شود]
بهتر نبود اگر این جور نوشته می شد:
حتی/از لاک پشتی که/با من به سطر های این شعر/ اعزام شد!
*
[حر ف می زنند]/ [لو می روند]/ (([قرض می دهد] تغییر به [داد])) /...

همچنین این افعالی که در بالا ذکر شد.

سبز سبز سبز


رها 1391/02/18 ساعت 12:55 http://yassy.blogfa.com/

سلام
بعد از مدتها به روزم با "نفـــس"...

سلام دوست عزیز و گرامی

وهم سبز به روز است:

"ویزا برای مردی که پا ندارد"

و

دو کار کوتاه...

منتظر نقد و نظرات ارزشمند شما می مانم.

سبز سبز سبز[گل]

[ بدون نام ] 1391/02/22 ساعت 17:46

سلام دوست عزیز...

...
سوء...هاضمه گرقته

آقای پشت این لبخند
...
بی بهانه به روزم و دعوتید به میهمانی واژه هایم

کاش آدرستون رو می گذاشتید.....

سلام . شعرهای زیبایی از شما خواندم و لذت بردم. ممنون که این لذت رو به من بخشیدید. تشکر می کنم. میتونم لینکتون کنم؟

ما شعر می گوییم
مایی که نمی توانیم زندگی کنیم
...
به روزم[گل]

سلام دوست عزیزم
دعوت هستی

سلام عزیز

مصرع ابرو با چند دلتنگی و 2 غزل بروز شد
بفرمایید

.
.
1
بشکن عزیز آیینه ی آرایشت را

زیبایی ات آیین شهرآشوب دارد

*****
2

پر از گریه ام ، شانه خالی نکن

نمی فهمد اینجا مرا هیچ کس

جشنواره شعر و داستان جوان سوره
بخش ها:
الف: داستان کوتاه بزرگسال و نوجوان
ب : شعر کودک، نوجوان،
ج: قالب آزاد شعر کلاسیک
موضوعات: اخلاق و خانواد، دفاع مقدس ، بیداری اسلامی، فرهنگ و تمدن و عدالت و پیشرفت و موضوع ویژه : " انقلاب اسلامی"
تا پانزدهم همین ماه (خرداد) باید بدین
برای من یا کامنت گذاشته یا ایمیل کنید :
Mirzaii_shahram@yahoo.com

جشنواره شعر و داستان جوان سوره
بخش ها:
الف: داستان کوتاه بزرگسال و نوجوان
ب : شعر کودک، نوجوان،
ج: قالب آزاد شعر کلاسیک
موضوعات: اخلاق و خانواد، دفاع مقدس ، بیداری اسلامی، فرهنگ و تمدن و عدالت و پیشرفت و موضوع ویژه : " انقلاب اسلامی"
تا پانزدهم همین ماه (خرداد) باید بدین
برای من یا کامنت گذاشته یا ایمیل کنید :
Mirzaii_shahram@yahoo.com

باز هم بتاب بر شعر من آن همه مهر و محبت را ...


دعوتید به:

مگر نه اینکه ادامه ام زنگ بخورد

قرار با پاکت سیگار را
                             
نخ به نخ خیانت کند
    
و جرعه جرعه برگردد به عکس روی تمبر

این نامه برای تو


سلام عزیز

بروزم با...

به امید دیدار

[گل]

بروزم
بیا
بخوان
نقد کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد